طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

بسم الرب الحسین علیه السلام

 

از اسفندماه گذشته که توفیق وسعادت نصیبمان شد و قدم به سرزمینهای مقدس وملکوتی جنوب گذاشتیم،دریچه های جدیدی از زندگی برویمان گشوده شد،انگار شهدا در قهقه مستانه شان ما را هم به مهمانی برده اند.......

بعد از آن، چند سفر آسمانی دیگر هم برنامه ریزی شد ولی بدلایل گونا گون قسمت ما نشد وما در خمار محرومیت از آنها ....

امروز ظهر آشنایی مهربان به ما اطلاع داد که دوستان ستاد راهیان نور در تدارک سفری به سرزمینهای غرب هستند و ما به شدت آرزومند سفر شدیم....یکی ،دو مشکل اساسی برای راهی شدن داریم ...من هر کاری بلدم،انجام میدهم تا شهدا عنایت وگوشه چشمی به ما داشته باشند ولی چون من روسیاه دستم از ذخیره های معنوی خالی است دست به دامان همه برادران وخواهران ایمانی شدم تا در این ساعات مقدس ایام شعبان دست دعا بردارند تا این حقیر را راهی این سفر معنوی کنند...که حضرت حافظ دراین خصوص راهنمایی نمودندکه:

مطلب طاعـــــت و پیمان و صلاح از من مسـت       که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق      چار تکبیر زدم یکسره بر هــرچه که هست

می بده تا دهــمــــــت آگــــهی از سر قــــضا       که به روی که شدم عاشق وازبوی که مست

کمــــر کوه کــم است ازکــمـــر مـــور این جــــا       ناامیـــد از در رحــمت مشو ای باده پرســت

بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرســــاد        زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهــــنــــش باد کــــه در باغ نــظر        چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

حافــــظ از دولت عــشــق تو سلیمانی شد         یعنی ازوصل تواش نیست بجز بـاد به دست

یا علی مدد...........


  

بسم الرب الحسین علیه السلام

ازششم تیر که یادداشت قبل را قلمی کردم تا امروز مناسبتهای مختلفی را پشت سر گذاشتیم....

7تیر وشهادت بهشتی مظلوم و 72تن از یاران امام(ره)،11تیرشهادت آیت اله صدوقی،12تیر سقوط  هواپیمای مسافربری به دست جنایتکاران آمریکایی،شب زیبای لیله الرغایب،شب میلادامام محمد باقر علیه السلام،3رجب شهادت امام هادی علیه السلام ودیروز که میلاد میوه دل امام رضا علیه السلام حضرت جوادالائمه علیه السلام بود.......ودوروز دیگر که میلاد مولود کعبه ،راهگشای انسانها،مردترین آفریده خالق و در یک کلام مراد خالق از آفرینش.....مناسبتی که باعث شد من بنویسم........

اما چرا عنوان، را، درسی از حضرت ابراهیم علیه السلام انتخاب کردم؟!!

سالها پیش در کتابهای درسی میخواندیم که ایشان به سراغ خورشید پرستان رفتند و گفتند چه خدای پرنوری !منهم میخواهم خورشید پرست باشم....وغروب که میشد میگفتند نه خدایی که فقط 12ساعت نور داشته باشد نمی خواهم وبه سراغ ماه پرستان میرفتند و میگفتند من ماه پرست شدم وبا طلوع آفتاب میگفتند نه این خدا هم چند ساعت بیشتر نور ندارد.......

حالا منهم خیلی فکر کردم !دیدم دیگر نمیخواهم خدای یکتا را بپرستم و از آیین محمد پیروی کنم !!!متهم نکنید ...دلیل دارم ...خدایی که عقلش نرسد برای هدایت وادامه راه آخرین پیغمبرش باید کسی را انتخاب کند بدرد ما نمیخورد ،چطور است حضرت!ابابکر صدیق!توانستند به فکر دینشان باشند وحضرت!عمر را به جانشینی برگزینند واعلام عمومی کنندو بعد هم حضرت عمر!!!همین کار را تکرار کردند وعثمان را به جانشینی انتخاب کردند....ولی خدای محمد و خود محمد نمیفهمیدند که نیاز به جانشین دارند؟؟؟؟؟!! پس آنها شایسته پیروی نیستند و من ابابکر پرست و عمر پرست میشوم وبه همه توصیه میکنم به راه هدایت در آیند....اگر واقعا علی علیه السلام تنها کسی است که در خانه خدا زاده شده ،اگر اولین مرد مسلمان بوده ،اگر در خانه رسول خدا بزرگ شده اگر پیامبر به خواستگاران قبلی دخترشان جواب رد دادند وبرای ایشان پیغام دادند که به خواستگاری فاطمه سلام الله علیها بیاید واگر علی بود که در بستر پیامبر خوابید...وهزاران فضیلت وآیه تطهیرو......آخر با این همه پیام مستقیم و غیر مستقیم آنها ودیگران نفهیدند که باید درادامه چه کسی را به مردم معرفی کنند و این وظیفه مهم بر عهده حضرت عمر!!!و ابابکر و شورای سقیفه افتاد پس آنها از خدای یکتای ما وشما وپیامبرش بیشتر میفهمیدندو منهم از این پس وشماها هم باید این کسانی که عقل ودرایتشان از خدا بیشتر است بپرستیم.....

اگر اشتباه میگویم بگویید.....


  

بسم الرب الحسین علیه السلام

سلام به همه همراهان صدیق.......

این قطع برقهای ناگهانی و وقت وبی وقت باعث شد چند روزی از دنیای مجازی فاصله بگیرم.....ولا جرم از دوستان ویاران .....البته چند حادثه و پیش آمد هم مزید علت شد.......

..وفرصتهائی که گذشت .......

دراین ایام ولادت بی بی دوعالم ام ابیها ،یاس کبود مدینه ،راستین ترین معتقد ومدافع حریم ولایت را داشتیم،که گذشت و من نتوانستم بنویسم که:ای مادر شیعیان از عمق جان به شما عشق میورزم وچه سخت است که شاد باشی در ورود این امانت الهی به دنیای نامردمانی که چه بد میزبانانی بودند برای ایشان ونفهمیدند چه کردند!درست است که با علم وآگاهی ونقشه کردند هر جنایتی کردند ولی باور کنید که نمیفهمیدند چه میکنند!!!که اگر میدانستند بدنهاشان چون پنبه زده شده از هم می پاشید....... 

....وخدا به داد دل علی علیه السلام  برسد....و فراتر از آن رسول اکرم صلی الله علیه وآله ..........

آری خوشحال هستیم که خدا وجود مقدس ونازنین فاطمه سلام الله علیها را به شیعیان ارزانی داشت وبه خود میبالیم به افتخار عشق به ایشان...وباز محزونیم که هنوز هم مردمان این وجود نازنین را نشناخته اند...که اگر شناخته بودند نسبت شیعه به سنی این نبود!!؟ وباز اگر شناخته بودند این وضع ظاهر زنان شیعه نبود...واین وضع رفتار ومنشهای زنان ومردان شیعه نبود...........

آری اگر شناخته بودند با تعجب به زنان ومردان ایرانی در مکه ومدینه که مشغول تلاوت قران بودند نگاه نمیکردند!وبا تعجب از آنها نمی پرسیدند که مگر شما شیعیان ایرانی هم قران میخوانید؟!!!و مگر اصلا میتوانید قران بخوانید؟؟؟؟!!

باورتان میشود درعصر ارتباطات ودر آستانه قرن بیست ویک چنان تبلیغ کرده اند وما ومسئولان تبلیغی وارتباطات ما چنان ضعیف عمل کرده ایم که آنها باور نمیکنند ما قران میخوانیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به عنوان یک حرکت فرهنگی واجب شما را به خدا کسانی که به سفر عمره یا تمتع مشرف می شوید بیایید نذر مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها کنید :که هر روز حداقل یک ربع در مسجدالنبی یا مسجدالحرام بنشینید و با صدایی که بشنوند قران بخوانید...وبخوانید تا مظلومیت فاطمه زهرا سلام الله را فریاد زده باشید...

بیایید کمی فکر کنیم به مسئولیتهایمان در قبال ائمه که زندگی و همه چیزمان از وجود مقدس و پربرکت آنها است...

بله هر چند سخت بود ولی موقعی که از چند نفر از مسافران عمره امسال شنیدم که مسلمانان غیر شیعه از سراسر دنیا حتی فلسطینی ها باور نمیکردند که ما شیعیان قران میخوانیم دلم خیلی گرفت واز عمق جان فهمیدم که چرا مسلمانان صدر اسلام در شام ودیگر ولایات باور نمیکردند امیرالمومنین علیه السلام در محراب مسجد وهنگام اقامه نماز صبح مورد حمله قرار گرفته اند......

ودرد سنگینتر وکشنده تر این که در زمان حاضر واین همه ارتباطات چرا باز این قصه تکرار میشود براستی عملکرد دستگاههای مرتبط در این قضیه بسیار فاجعه آمیز بوده ومن نمی توانم تصور کنم در پیشگاه ائمه چگونه می خواهیم پاسخگوی این همه سستی و بی برنامگی باشیم.....!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ودر پایان تکرار میکنم واز همه التماس میکنم اگر خود یا دوستان ،فامیل ،آشنایان ،همسایگان یا همکارانتان قصد سفر به حج دارید و دارند به آنها توضیح دهید و خواهش کنید که:بیایید نذر مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها کنید که هر روز حداقل یک ربع در مسجدالنبی یا مسجدالحرام بنشینید و با صدایی که بشنوند قران بخوانید...وبخوانید تا مظلومیت فاطمه زهرا سلام الله را فریاد زده باشید...

یاعلی مدد....تا بعد.....


  

بسم الرب الحسین علیه السلام

سلام ،دوستان خوبم

چند روزی بود دلم از نفاقها ،دروغ و پستی برخی انسانها خیلی گرفته بود ....می خواستم مطالبی در این خصوص بنویسم ،دیدم به ایام تولد خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نزدیک میشویم به احترام شادی اهل بیت مطلبی که باعث کدورت احوالات مومنین شود ننوشتم....همین..... 

راستی قالب وبلاگ را هم به همین خاطر از حالت عزاداری خارج کردم...

یاعلی مدد.


  

بسم الرب الحسین علیه السلام

سلام مولاجان.....

ای امیر دلها ،شیرمردان،عزیزترین خلق خدا نزد خدا وحبیب خدا........

سلام،.....سلامی با چشمان گریان و دلی آکنده از بغضی جانکاه و جان ستان.......

آقاجانم ،بعد از بیشتر از 1400سال ،این ایام که میرسد من روسیاه آلوده ،دلم به در ودیوار میزند ،دیوانه میشود،بغض میکند،بهانه می گیرد،با کوچکترین بهانه مربوط ونامربوط قفل اشکم میشکند........

آری ،من که فقط ذکر فضائل فاطمه سلام الله علیها را شنیده ام ویا در کتاب ها خوانده ام ......

ولی آقاجانم ،مولای من شمائی که در خانه فاطمه سلام الله علیها بزرگ شده اید شما که قد کشیدن و رشد ایشان را دیده اید و پدر فاطمه علیه السلام سرپرستتان بوده.....شمایئ که رسول خدا خود فرموده از سرشت همدیگر آفریده شده اید و شمایی که همسری عاشق وشیفته برای ایشان بوده اید و باهم سالها زندگی کرده اید ،شما چه حالی دارید .......

مولا جان مرا ببخشید،قسم به جان فاطمه مرا ببخشید ولی آنروز چگونه تاب آوردید ؟........

رسول خدا صلی الله علیه وآله در گوش جان شما چه چیزی زمزمه کرده بودند و درواپسین روزهای عمرشان آنگاه که همه را بیرون میفرستادند در خلوت چه عهدی از جانب خدای متعال از شما گرفتند که :«فاتح خیبر،کسی که عمربن عبدود پهلوان عرب را در نوجوانی به زمین کوبید ،کسی که در وانفسای احد یک تنه از جان مبارک پیامبر ،به اذن خدا،محافظت کرد،کسی که در لیله المبیت در بستر پیامبر خوابید تا افتخار همسفری با پیامبردر غار به غاصب خلافت برسد،کسی که آوازه ضربات ذوالفقارش رعشه بر جان دشمنان می انداخت »،بنشیند ،مظلومانه ببیند و اشک بریزد و تحمل کند و دم برنیاورد............ 

شاید اگر نمی دانستم قدرت و جرات حیدریتان را اینقدر نا آرامی نمیکردم....شاید دیگر هر وقت پایم به بارگاه ملکوتیتان میرسید ساعتها دیوانه وار در کنار ضریح مطهرتان فریاد وضجه نمی کشیدم که با شما وفاطمه چه کردند و شما.....

آری مولا جان ابهت حرم وضریحتان رعشه بر جان من عاشق میاندازد چه برسد وجود مبارکتان در برابر دشمنان  بی بته.....ولی با اینحال آنروز سیاه اتفاق افتاد......و علی علیه السلام تحمل کرد...وبعدها هم فقط در چاه فریاد میکشید....همان چاههایی که اکنون وقتی من از خود بیخود در نخلستانهای اطراف خانه تان دنبالشان میگردم مرا میگیرند و برمیگردانند........

آقا جان در این ایام طاقت سیاه پوشیدن وسیاه پوش دیدن ندارم  چون دیوانه میشوم هر چه میخواهم فراموش کنم باز وقتی چشمم به سیاهی تن ومناسبتش می افتد،دیوانه میشوم و مردم کوچه وبازار و همکاران و همسایه ها دلسوزانه وبا ترحم نگاهم میکنند......؟!!!!!ومن طاقت ندارم.......

آقاجانم،مولای من یکسال انتظار میکشیم تا دهه عاشورا برسدو هر شب پر شور تر از گذشته در مراسم عزاداری فرزندتان با افتخار شرکت میکنیم...ولی مولا جان ، این ایام که می آید نمی توانم پای روضه های حضرت زهرا بنشینم ،واین بغض و دربه دریم را بیشتر میکند ،نمیتوانم بشنوم وبا تمام قدرت صدایم عربده نکشم...که اگر صدایم را رها کنم همه چپ چپ نگاهم میکنند،پیش خود حتما میگویند پولش داده اند مجلس را گرم کند...یا...

و آنگاه وقتی به یاد شما می افتم وقدرت تحمل واطاعتتان از فرمان الهی آن موقع است که میفهمم :«چرا علی علیه السلام در تاریخ بشریت یگانه است......»

یاعلی مدد.  


  
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :15
بازدید دیروز :9
کل بازدید : 626680
کل یاداشته ها : 114


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ