سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ابومحمد، حسن بن علی العسکری (علیهم السلام) در ماه ربیع الاخر سال 231 (و به ثقلی 232 ق) در مدینه به دنیا آمد. پدر بزرگوارش امام علی هادی (علیه السلام) و مادرش بانویی صالح و عارف به نام سوسن (یا حدیثه یا سلیل) بود. آن حضرت 22 یا 23 سال داشت که پس از شهادت پدر بزرگوارش (در سال 254 ق) به امامت رسید و در هشتم ربیع الاول سال 260 ق که حدود 28 یا 29 سال داشت، شربت شهادت نوشید و در خانه خود، در جوار تربت شریف پدر در سامرا به خاک سپردهشد.
در شمایل آن حضرت آورده اند که رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود و با وجود جوانی، مشایخ قریش و 2 رجال و علمای زمان را تحت تاثیر خود قرار می داد. دوست و دشمن به برتری او در علم و حلم و جود و زهد و تقوا و سایر مکارم اخلاق اذعان داشتند. چون او و پدر بزرگوارش امام هادی (ع) در محله عسکر (قرارگاه سپاه) در شهر سامرا زندگی می کردند، به «عسکری» لقب یافتند و نیز این دو امام مانند امام جواد(ع) به احترام جد بزرگوارشان حضرت رضا(ع) به «ابن الرضا» مشهور بودند.
مدت کوتاه حیات این امام همام به سه دوره تقسیم می گردد: تا چهار سال و چند ماهگی (و به قولی تا 13 سالگی) از عمر شریفش را در مدینه به سر برد، تا 23 سالگی به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا می زیست( 254 ق) و تا 29 سالگی یعنی شش سال و اندی پس از شهادت امام دهم (ع) در سامرا ولایت بر امور و پیشوایی شیعیان را به عهده داشت. امام هادی (ع) پسری به نام ابوجعفر محمد داشت که در زمان حیات حضرت از دنیا رفت. همچنین پسر دیگری به نام جعفر داشت که نزد شیعیان به لقب «کذاب» معروف شد; زیرا بعد از آنکه امام عسکری (ع) به امامت رسید، وی مدعی امامت گردید و شروع به کارشکنی و توطئه گری و فتنه انگیزی بسیار نمود و بعد از رحلت حضرت امام حسن عسکری (ع) هم دعوی امامت کرد و منکر وجود امام غایب (عج) شد. در حوادث رجب سال 255 ق گفته اند که دو تن از سادات حسنی در کوفه خروج کردند و در نتیجه به دستور حکومت عده ای گرفتار و زندانی شدند. یکی از این اشخاص ابوهاشم جعفری است که روایت می کند شبی امام حسن عسکری (ع) و برادرش جعفر را به زندان آوردند و جعفر زاری و بی قراری می کرد; ولی حضرت عسکری (ع) او را ساکت می نمود.
آن حضرت مدتی از ایام حبس خود را نزد شخصی به نام علی بن اوتامیش گذراند واین مرد باهمه شدت بغض و عداوت به آل محمد(ص) پس از یک روز از مشاهده احوال امام، از پیروان و معتقدان ایشان گشت.
می گویند عباسیان و منحرفان از آل محمد(ص) بر صالح بن وصیف، متصدی زندانی کردن امام، فشار آوردند که بر حضرت در زندان سخت بگیرد، وی گفت: «دو تن از شریرترین افراد را مامور این کار کرده ام، اما با دیدن حسن بن علی تحول یافته و روی به عبادت و نماز آورده اند و وقتی علت این تغییر حالت را از ایشان پرسیدم، گفتند از فیض دیدار امام به این سعادت رسیده ایم. او تمام روزها را روزه می گیرد و هر شب تا بامداد به نماز ایستاده است، با هیچ کس سخن نمی گوید و جز عبادت به کاری دیگر نمی پردازد، مهابت او بدان حد است که وقتی به ما نگاه می کند، به لرزه می افتیم و خو را به کلی می بازیم» . در آن زمان خلافت عباسی براثر ضعف شدید خلفا و ناشایستگی ایشان سخت در معرض خطر بود و غلامان ترک و دیگر غلامان بر دربار خلافت مسلط بودند و امر و نهی به دست ایشان بود. از سوی دیگر در همان سالها شورش «صاحب الزنج» در بصره و قیام یعقوب ابن لیث صفار در ایران روی داد و خلافت سخت در معرض تهدید قرار گرفت. بنابراین وجود شخص بسیار محترم و بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع) و فرزند او برای عباسیان بسیار ناگوار بود می ترسیدند که اگر حادثه ای پیش آید و در آن جمعی از عباسیان ازمیان بروند، هیچ کس شایسته تر ازعلویان و در میان ایشان شایسته تر از امام و خاندانش برای خلافت نخواهد بود. ابوالادیان می گوید: من خادم امام عسکری بودم و رسائل او را به شهرهای دیگر می بردم و جواب می آوردم. در بیماری منتهی به رحلت وی هم نزد او رفتم نامه هایی را که نوشته بود، به من داد وفرمود به مداین ببرم. من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم، اما دیدم بانگ زاری و شیون ازخانه امام بلند است و جعفر بن علی بر در خانه ایستاده به تعزیت شیعیان پاسخ می دهد. با خود گفتم: «اگر این مرد امام شده باشد، کار امامت دگرگون خواهد شد.» در این اثنا خادمی آمده و به جعفر گفت: «کار تکفین تمام شد. بیا بر پیکر برادرت نماز بگزار.» جعفر و همه حاضران به داخل خانه رفتند. من هم رفتم و امام را کفن شده دیدم. جعفر پیش رفت تا در نماز امامت کند. وقتی خواست تکبیر بگوید، ناگهان کودکی باچهره ای گندمگون و مویی کوتاه و مجعد و دندانهایی که بینشان گشادگی بود، پیش آمد و ردای جعفر را کشیده، گفت: «عمو، عقب برو. من برای نماز بر پدرم از تو شایسته ترم» . جعفر درحالی که رنگش از خشم تیره شد، عقب رفت و آن کودک بر جنازه امام نماز گزارد. او حضرت مهدی موعود، امام دوازدهم (عج) بود. تفسیر قرآنی در دست است که به این امام همام منسوب است و عده ای از جمله علمای شیعه این تفسیر را تایید نموده اند. دیگر ازآثار امام (ع) نامه ای است که به اسحاق ابن اسماعیل نیشابوری نوشته اند. دیگر مجموعه حکم و مواعظ و کلمات قصار امام است که در کتب تاریخ و حدیث ثبت است. اثر دیگر منسوب به امام «رساله المنقبه» در مسائل حلال و حرام است که ابن شهر آشوب در کتاب «مناقب» از آن سخن گفته است. در همین کتاب قطعه ای از احکام دین منسوب به امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) منقول است. به علاوه احادیث و ادعیه بسیار از آن حضرت روایت شده است.

    زیارتنامه حضرت امام حسن عسکری  (ع )                                                              

درود بر تو ای سرورم ای ابامحمد حسن بن علی آن راهنمای راه یافته و رحمت خدا وبرکات او درود بر تو ای ولی و نماینده خدا و فرزند اولیائش درود بر تو ای حجت خدا و فرزند حجت های او درود بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیدگانش سلام و درود بر تو ای جانشین خدا و فرزند جانشینانش و پدر جانشین او درود بر تو ای  خاتم پیامبران درود بر تو ای فرزند آقای اوصیاء درود بر تو ای فرزند امیرمؤمنان درود بر تو ای فرزند بانوی بانوان جهانیان درود بر تو ای فرزند پیشوایان درود بر تو ای فرزند اوصیاء راهنمایان درود بر تو ای عصمت و نگهبان پرهیزکاران درود بر تو ای امام رستگاران درود بر تو ای اساس اهل ایمان درود بر تو ای گشایش قلب اندوهناکان درود بر تو ای وارث پیامبران برگزیده خدا درود بر تو ای خزینه دار علم وصی رسول خدا درود بر تو ای دعوت کننده به احکام و قوانین خدا درود بر تو ای  گویای به کتاب خدا درود بر تو ای حجت حجتهای الهی درود بر تو ای راهنمای  امت ها درود بر تو ای ولی و سرپرست نعمتها درود بر تو ای گنجینه دانش درود بر تو ای کشتی بردباری درود بر تو ای پدر امام منتظر که عیان است برای خردمند حجت او و معرفت او به یقین ثابت و مبرهن است آنکه در پرده است از دیده ستمکاران و نهان است از دولت و حکومت فاسقان و بازگردانید پروردگار ما بوسیله او اسلام ناب و تازه را بعد از گرفتگی و فرسودگی و قرآن را نو و تازه پس از کهنگی و پژمردگی گواهم ای مولا و سرورم که تو بدرستی به پا داشتی نماز را و ادا کردی زکوة
را و امر به معروف کردی و نهی از منکر نمودی و دعوت کردی به سوی راه پروردگارت با کلام حکمت آمیز و با پند و اندرز نیکو و پرستیدی خدا را خالصانه تا آخر عمرت از خدا درخواست می نمایم به آن شأن و مقامی که نزد او دارید که بپذیرد زیارت مرا از شما و قدردانی نماید کوششم را به سوی شما و اجابت فرماید دعایم را بوسیله شما و قرار بدهد مرا از یاوران حق و پیروان و همراهانش و دوستانش و
دوست دارانش و درود بر تو و رحمت خدا و برکات او خدایا درود فرست بر آقای ما محمد و خاندان محمد و درود فرست بر حسن بن علی 
راهنمای بسوی دین تو و دعوت کننده به سوی راه تو پرچم هدایت و راستی و چراغ تقوی و معدن گوهر خردمندی و جایگاه فرزانگی و باران رحمت بر مردم و ابر حکمت بار و دریای پند و اندرز و وارث پیشوایان و گواه بر امت که معصوم و پاکند از هر گناه و منزه از هر نقص و با فضیلت و مقرب درگاه خدا و پاکیزه از پلیدی آنچنانکه به ارث دادی به او علم قرآن را و الهام کردی او را فرجام داوری  و سخنوری و نصب کردی او را نشانه ای برای اهل قبله خود و قرین ساختی طاعت او را به پیروی خودت و واجب نمودی دوستی او را بر همه آفریدگانت خدایا چنانکه
بازگشت نمود نیکویی و بی آلایشی در یگانگی تو و نابود کرد کسانیکه فرو رفته بودند در تشبیه تو به مخلوق ؟ و طرفداری و حمایت کرد از اهل ایمان به تو پس رحمت فرست پروردگارا بر او رحمتی که او را به مقام خاشعان رساند و بالا برد او را در بهشت به درجه جدش خاتم پیغمبران و برسان او را از جانب ما تحیت و سلام و عطا کن از آستان خودت در دوستی او بخشش فزون و احسان و آمرزش و خوشنودی را زیرا تویی صاحب فضل و رحمت بزرگ و نعمتی گرانمایه ای همیشه ای پاینده ای زنده ای پایدار ای برطرف کننده گرفتاری و اندوه و ای 
گشاینده غم و ای برانگیزنده رسولان و ای که وعده هایت همه راست است و ای زنده که نیست معبودی جز تو توسل جویم به درگاهت و به حبیب و دوست تو محمد و وصی  محمد علی پسر عمش و دامادش بر دخترش آنکه پایان دادی بوسیله آن دو شریعت ها را و گشودی به آن دو در فهم تأویل و پیش درآمد و رازهای قرآن را درود فرست به آن دو یک نوع درودی که گواهش باشند اولین و آخرین و آنهایند موجب نجات دوستان و شایستگان و توسل جویم به فاطمه زهرا مادر ائمه و امام راهنمایان و بانوی بانوان جهانیان که شفاعت کنند درباره شیعیان اولادش که پاکند همه و رحمت فرست بر او رحمت همیشگی و پایان ناپذیر جاویدان تا پایان روزگار و توسل جویم به درگاه تو به حسن آن پسندیده پاک و پاکیزه و حسین ستم دیده پسندیده نیک پرهیزکار دو آقای جوانان اهل بهشت و دو بهترین امام خیرخواه دو پاکیزه دو پرهیزکار دو آقای با نظیف و پاک دو شهید و دو ستم دیده دو کشته شده در راه حق درود فرست بر آن دو تا برآید آفتاب و فرو شود درودی پیوسته و پشت سر هم و توسل می جویم بدرگاه تو به علی بن الحسین آقای عابدان و مستور از ترس ستمکاران و به محمد بن
علی باقر آن امام پاک و نور درخشان آن دو امام بزرگ کلید برکت ها و دو چراغ تاریکیها و درود فرست بر آن دو بزرگوار تا درآید شب و روشن شود روز رحمتی در صبح و شام و توسل می جویم به تو به جعفر بن محمد آن راستگوی از طرف خدا و گویا و سخنور در دانش خدا به موسی بن جعفر بنده شایسته در خود و آن وصی خیرخواه که هر دو امام و راهنما و راه یافته و وافی و کافی بودند درود فرست بر آن دو بزرگوار تا تسبیح گوید تو را فرشته و به حرکت درآید برای تو چرخی درودی که برایت و افزون شود و فانی و نابود نشود هرگز و توسل می جویم به تو به علی بن موسی الرضا و به محمد بن علی مرتضی دو امام پاکیزه و برگزیده درود بر آن دو امام بزرگوار تا روشن باشد بامدادی و دائم و باقی است درودی که برافرازد آن دور بسوی خوشنودیت در مراتب اعلی از بهشت تو و توسل می جویم بدرگاه تو به
علی بن محمد رهبر و حسن بن علی آن دو راهنما و آن دو قیام کنندگان به امر بندگانت و آزموده به رنج و سختیهای هول انگیز و پر هراس و آن دو شکیبا در مقابل کینه های لغزاننده رحمت فرست بر آنها معادل پاداش صابران و برابر ثواب رستگاران درودی که آماده کنند برای آنها مقام بلندی را و توسل می جویم به تو ای پروردگار به امام ما و محقق زمان ما آن روز وعده داده شده و آن گواه گواهی شده و آن نور درخشنده تر و تابش روشن تر و آن یاری شده به رعب و ترس و پیروز یافته با سعادت درود فرست بر او به تعداد میوه ها و برگهای درخت و اجزاء ریگها به شماره موها و گرگ ها و به عدد آنچه فراگیرد به او دانش تو و بشمارد کتاب (تدوین و تکوین تو) رحمتی که غبطه خورند بدان اولین و آخرین خدایا محشور نما ما را در گروه او و نگاه بدار ما را بر اطاعت او و پاسداری نما به دولت او و هدیه و تحفه ده به ما به ولایت او و
یاری کن ما را بر دشمنان ما به عزت او و قرار ده ما را ای پروردگار از توبه کاران ای مهربانترین مهربانان خدایا براستی ابلیس متمرد و سرکش لعنتی  همانا از تو نظر خواست برای گمراه نمودن خلقت و تو مهلت دادی او را و از تو فرصت خواسته برای گمراه کردن بندگانت پس مهلتش دادی از جهت دانش قدیمت درباره او و اکنون آشیانه گروه و لشکر او و زیاده شده و ازدحام کرده سپاهیانش و پراکنده شدند دعوت کنندگان او در اطراف زمین و مبلغین او گمراه کردند بندگان تو را دسته دسته و گروههای پراکنده و حزبها و دسته جات سرکش و همانا خودت وعده دادی به کندن ریشه او و بر هم زدن دستگاهش نابود نما اولادش و سپاه او و پاک گردان کشورهای خود را از بدعتها و اختلافی که به وجود آورده و راحت کن بندگان خود را از روشها و قیاسهایش و قرار بده روزگار بدی برای آنها و بگستران عدل خود را و پدید آر دین خود را و نیرو ده دوستانت را و سست نما دشمنانت را و واگذار سرزمینهای شیطان و سرزمینهای دوستانش را به اولیاء خود و جاویددار آنها را در دوزخ و بچشان آنها را از عذاب دردناک و مقرر دار لعنت های خود را که به ودیعت نهاده ای در جاهای نحس آفرینش وزشتیهای طبیعت بر سر آنها فروبار که موکل بر آنها گردند و جاری کردند در میان آنها هر صبح و شام و هر چاشتگاه و پسین پروردگارا عطا کن به ما در دنیا حسنه و در آخرت حسنه ای و نگهدار ما را به رحمت خودت از عذاب آتش ای مهربانترین مهربانان



 


   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :15
کل بازدید : 622489
کل یاداشته ها : 114


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ